
همهی ما تا به حال به نوعی با آدمهای موفق کارآفرینی سر و کار داشتهایم؛ هر روز برخی از آنها را به عنوان کارآفرین موفق در تلویزیون میبینیم و یا مطالب آنها را در شبکههای اجتماعی میخوانیم. برای بسیاری از ما جالب است که چگونه یک انسان معمولی با حداقل سرمایه از یک مغازهی بسیار کوچک در شهری دور افتاده کار خود را شروع کرده و پس از چند سال برنامهریزی و تلاش حالا به جایی رسیده که کارخانههای بزرگی را اداره میکند و حتی محصولات خود را به سایر کشورها نیز صادر میکند. در این مقاله قصد داریم به ویژگیهای مشترک یک کارآفرین موفق بپردازیم:
انگیزه کارآفرین
اگر قرار باشد کاری را انجام دهید، باید با تمام انرژیتان روی آن وقت بگذارید و با تمام وجود خود را درگیر آن کنید. در واقع قرار است شما ساعات مشخصی از عمرتان را بر روی یک کار بگذارید؛ پس چه بهتر که با علاقه و انگیزه به آن کار بپردازید تا بتوانید حاصل عمری را که بر روی آن صرف کردهاید، دریافت کنید. این مسئله خصوصاً برای وقتی که شما با یک تیم دارید به کارآفرینی میپردازید، اهمیت ویژه دارد. چرا که شور و هیجان شما بر روی روحیهی اعضای تیم هم تأثیر دارد.
تمرکز کارآفرین
تمرکز یکی از مهمترین ویژگیهای یک کارآفرین موفق است. با تمرکز بر موقعیتها، فرصتها و اتفاقات چیزهایی را میبینید که دیگران به سادگی متوجه آن نمیشوند. تمرکز کمک میکند تا تلاشهای انجام شده در مسیر کارآفرینی هدر نرود و حواس پرتیهای احتمالی برای کارآفرین به حداقل برسد. بسیاری از شرکتها به دلیل نداشتن تمرکز بر روی پروژههای خود با شکست مواجه میشوند.
سخت کوشی کارآفرینی
همهی ما بارها این جملات را در طول زندگیمان شنیدهایم که موفقیت یک شبه به دست نمیآید یا این که راه صد ساله را نمیتوان یک شبه پیمود! اگرچه زمانی که برای موفقیت نیاز داریم بسیار کمتر از صد سال است اما به هر حال سخت کوشی و کار سخت یکی از شرایط لازم برای رسیدن به موفقیت در مسیر کارآفرینی است! هر کارآفرین موفقی را که ما در تلویزیون میبینیم و به معروف بودن آنها غبطه میخوریم، سالهای سال عرق ریختهاند و رنج بردهاند تا به این نقطهی کنونی رسیدهاند. اما هیچ کدام از ما تصویری از رنجها و سخت کوشیهای آنها نداریم و فقط موفقیت امروز آنها را میبینیم. برای همین تصور میکنیم که رسیدن به موفقیت کار ساده ای است و مثل آب خوردن میتوان یک کارآفرین موفق شد! هیچگاه برای رسیدن به موفقیت روی شانس، موقعیتهای تصادفی، رابطه و این دست مسائل حساب باز نکنید؛ راه اصلی همان تلاش است! درباره چیزهایی که در کنترل شما است به تلاش بپردازید؛ تلاش سبب میشود تا اتفاقاتی که در کنترل شما نیستند، به بهترین شکل ممکن رقم بخورند.
تمام نکات این مقاله توسط فرامرز بزرگی در داستان زندگی نامهی وی به بهترین شکل به همراه داستانهای واقعی از زندگی شخصی او به قلم آورده شده. میتوانید همین حالا از لینک زیر این کتاب را دریافت و مطالعه کنید:
گوش دادن به ندای درون
ما از همهی مسائل اطلاع نداریم؛ هرچقدر هم که کتاب بخوانیم و با افراد موفق صحبت کنیم بالاخره از همهی اتفاقاتی که قرار است در مسیر کارآفرینی ما رقم زده شوند، نمیتوانیم به صورت کامل آگاهی کسب کنیم. کارآفرینان موفق همگی در مسیر کارآفرینی به دو راهیهایی برخوردهاند که بین عقل و قلبشان ایجاد شده است! دو راهیهایی که در آن عقل انتخاب یک راه را پیشنهاد میدهد و قلب انتخاب راهی دیگر را؛ اگرچه مغز انسان میتواند در شناخت راههای پیش رو و انتخاب بهترین آنها به انسان کمک کند اما قلب انسان معمولا از راههای ناشناخته اطلاع بیشتری دارد و میتواند راهنماییهای نتیجه بخشتری را ارائه کند. فراموش نکنید که گاهی یک صدای ضعیف از بر درون آدم بسیار قابل اعتمادتر از حجم زیادی از محاسبات و تجزیه و تحلیلها است.
انعطاف پذیری یک کارآفرین
انعطافپذیری به شما کمک میکند تا از اتفاقات مختلفی که در مسیر شما رقم میخورد بهترین و بیشترین استفاده را بکنید؛ فرقی ندارد که این اتفاقات خوب باشند یا بد. فرض کنید میخواهید از یک در وارد شوید و قد شما بسیار بلندتر است از ارتفاع آن در است؛ اگر بخواهید محکم بایستید و انعطاف پذیری به خرج ندهید، با صورت به دیوار برخورد خواهد کرد و نخواهید توانست که از آن رد شوید؛ اما کافی است مقداری خم شوید تا به سادگی از این محدودیت عبور کنید. انعطافپذیری و سازگاری نیز یکی از رموز موفقیت کارآفرینان است؛ البته این سازگاری به معنای منفعل بودن نیست؛ بلکه به معنی پذیرفتن وجود محدودیتهای موجود و اتخاذ تدابیری برای مدیریت آنها است.
اعتماد به نفس یک کارآفرین
به خودتان بیشتر از هرکسی اطمینان داشته باشید؛ البته این به معنای خودخواهی و خودسری نیست! سرگذشت کارآفرینان موفق اگرچه میتواند راهگشای انسان باشد و به یک کارآفرین برای رسیدن به موفقیت کمک کند، اما اگر برای رسیدن به موفقیت فقط یک راه وجود داشت امروزه تمام افراد کارآفرین مثل هم بودند و هیچ تفاوتی با هم نداشتند! باید بدانیم که در عین اینکه کارآفرینان موفق ویژگیهای مشترکی دارند اما هر کدام از آنها تفاوتهایی با یکدیگر دارند که آنها را از هم متمایز میکند. برخی از کارآفرینان ممکن است تأکید خود را بر روحیهی کار تیمی افراد بگذارند و برخی دیگر نیز بر روی مدیریت فردی و نظارت؛ برخی دیگر بر روی جذب بودجه و برخی دیگر بر مذاکره با سازمانهای دیگر! اگر چه هدف از کارآفرینی رسیدن به موفقیت است اما روشها و مسیرهای متعددی برای رسیدن به موفقیت وجود دارد.
هیچگاه این فکر را نکنید که اگر بخواهید به یک کارآفرین موفق تبدیل شوید، حتماً باید دقیقاً پایتان را جای پای کارآفرینان دیگر بگذارید و مو به مو مثل آنها رفتار کنید. این کار علاوه بر اینکه موفقیتی برای شما در پی نخواهد داشت، باعث میشود تا در کار خود نیز شکست بخورید. زیرا شرایط زندگی کارآفرینان دیگر احتمالاً با شرایط زندگی شما متفاوت بوده و بنابراین بسیار بعید است که در مسیر شما نیز همان اتفاقاتی که تقدیر برای آنها رقم زده عیناً برای شما نیز رقم بزند. پس به خودتان اعتماد داشته باشید و مرعوب اسامی بزرگ و آدمهای بزرگ نشوید.
اهمیت کار تیمی برای یک کارآفرین
به تیم خود اعتماد کنید! این یک واقعیت ساده است؛ هر کارآفرین هرچقدر هم که مهارت و قدرت داشته باشد، نمیتواند به تنهایی در همهی زمینهها حرف اول را بزند. تمام آدمهای موفق در کنار خود مجموعهای از انسانهای دیگر را داشتهاند که به آنها کمک کردهاند. از آنجایی که شما همه مهارتها را یک جا ندارید بنابراین به مجموعهای از افراد نیاز دارید که مهارتهای مکمل و مورد نیاز برای کار شما را داشته باشند. قبل از انتخاب تیم بهتر است مهارتهای اصلی خود را شناسایی کرده و درباره مهارتهایی که ندارید به جستجوی افراد بپردازید. حتی اگر تمام مهارتها را هم یکجا داشته باشید نمیتوانید بر روی همهی آنها تمرکز کنید؛ زیرا نه زمان کافی دارید و نه انرژی مورد نیاز را. سعی کنید افرادی را که میخواهید در خدمت کسبوکار خود قرار دهید افرادی باشند که به کارشان علاقه داشته باشند؛ کسی را به زور مجبور به پذیرش کاری نکنید چون بعداً عواقب زیانبارش را خواهید دید.
لذت بردن از کار
کاری را انجام دهید که از آن لذت میبرید؛ فراموش نکنید که انگیزههای مالی در مرتبهی دوم قرار دارند و مهمترین چیز در مرحلهی اول آن است که کاری را انجام دهید که با روحیهی شما سازگار باشد و به آن علاقه داشته باشید. یک معیار خوب برای تشخیص این که به کاری علاقه دارید یا نه، آن است که فرض کنید اگر قرار باشد ۲۴ ساعت بر روی کاری وقت بگذارید، آیا این کار را انجام میدهید یا خیر؟ اگر جواب شما به این سؤال مثبت باشد به آن کار علاقه دارید در غیر این صورت باید نسبت به علاقه خود اطمینان کافی کسب کنید.
اعتقادات یک کارآفرین
کاری را انجام دهید که به آن اعتقاد دارید؛ موفقیت در یک کسبوکار بدون اینکه واقعاً به آن اعتقادی داشته باشید بعید به نظر میرسد. اعتقاد میتواند موانع جدی که بر سر راه کارآفرین در مسیر موفقیت وجود دارد را به سرعت از میان بردارد. اگر هنوز بر سر اهداف کارآفرینی خود در شک و تردید هستید، بهتر است کار را شروع نکنید و زمانی را برای مطالعهی آنها بپردازید و روی آنها تمرکز کنید تا به خودتان ثابت کنید که آیا واقعاً به آنها اعتقاد دارید یا خیر. چیزی که سبب راسخ شدن عزم انسان برای رسیدن به موفقیت میشود در درجهی اول اعتقاد است؛ اعتقاد به چیزی سبب میشود تا هیچگاه خسته نشوید و کم نیاورید و بدانید که برای آرمان و اصولی دارید با سختیها مبارزه میکنید. در عوض شکها و تردیدها هر چقدر هم که ناچیز باشد، میتوانند به نابودی کسبوکار شما شما بینجامند. فرض کنید سوار بر یک موتورسیکلت بوده و با سرعت بسیار بالا در حال گاز دادن و حرکت هستید. اگر فرمان را مستقیم بگیرید و به مسیر خود ادامه دهید به مقصد میرسید، اما اگر در بین راه و در آن سرعت بالا دستتان به صورت ناچیز بلرزد و فرمان را تکان دهید سبب واژگونی شما خواهد شد. شک و تردیدها در مسیر کارآفرینی نیز چنین حادثه مشابهی را رقم میزند!
برنامه ریزی برای یک کارآفرین
رسیدن به موفقیت بدون برنامهریزی ممکن نیست. برنامهریزی سبب میشود تا انسان از نقطهای که در آن قرار دارد اطلاع پیدا کرده و مسیرهای منتهی به نقطه مقصد که همان موفقیت باشد را به خوبی بشناسد. احتمالاً شما در هر مرحله از کسبوکار خود مسیرهای متفاوتی را پیش روی خود خواهید دید؛ اگر برنامهریزی نداشته باشید در بین این مسیرهای متعدد ممکن است یکی از آنها را به اشتباه انتخاب کنید. اما اگر از قبل برنامهریزی داشته باشید و برای چنین روزی پیشبینیهای لازم را کرده باشید احتمال به خطا افتادن شما بسیار ناچیز خواهد بود.
آموختن از شکستهای دیگران
برای رسیدن به موفقیت اگرچه مطالعه ویژگی افراد کارآفرین موفق ضروری است اما بیشتر از دلایل موفقیت، باید دربارهی علل شکست برخی از کارآفرینان مطالعه کنید تا گرفتارشان نشوید. یکی از عوامل شکست کارآفرینان عدم هوشمندی کافی است. منظور از هوشمندی میزان آی کیوی بالا نیست! بلکه منظور توجه به جزئیات و درک کلی از شرایط است. بسیاری از کارآفرینان ایدهای را در ذهن دارند و دوست دارند که آن را عملی کنند، اما نه از وضعیت بازار خبر دارند و نه از امکان تحقق آن ایده!
برای رسیدن به موفقیت اگرچه مطالعه ویژگی افراد کارآفرین موفق ضروری است اما بیشتر از دلایل موفقیت، باید درباره علل شکست برخی از کارآفرینان مطالعه کنید تا گرفتارشان نشوید. یکی از عوامل شکست کارآفرینان عدم هوشمندی کافی است. منظور از هوشمندی میزان آی کیوی بالا نیست! بلکه منظور توجه به جزئیات و درک کلی از شرایط است.
ولخرجیهای یک کارآفرین!
یکی دیگر از عوامل شکست کارآفرینان تأکید زیاد بر روی استفاده از منابع مالی است. آنها فکر میکنند که همه چیز با پول حل میشود؛ بنابراین به محض ایجاد کوچکترین مشکل دست به جیب میشوند و هزینههای گزافی میپردازند. چنین مواجههای با مشکلات فقط به نابودی کسبوکار میانجامد. آرمانگرایی بیش از حد نیز از مسائلی است که در مسیر کارآفرینی کار دست برخی از افراد کارآفرین میدهد. آنها فکر میکنند که همه چیز باید صد در صد همانطور که آنها میخواهند پیش برود؛ بنابراین به محض بوجود آمدن کوچکترین اختلالی یا به کلی دلسرد میشوند و یا کارهای نامعقول انجام میدهند. نحوهی انتخاب شریک نیز یکی از عوامل موفقیت و شکست در کسبوکار است. برخی از شرکا مانند یک دوست در کنار کارآفرین میمانند و به پیشرفت او کمک میکنند اما برخی دیگر فقط به فکر سودجویی هستند و از کوچکترین فرصتی برای رسیدن به منافع شخصی خود استفاده میکنند چنین افرادی سبب نابودی و شکست کسبوکار خواهند شد.
فرصتی برای آموختن بیشتر…
تمام نکات این مقاله توسط فرامرز بزرگی در داستان زندگی نامهی وی به بهترین شکل به همراه داستانهای واقعی از زندگی شخصی او بع قلم آورده شده. میتوانید همین حالا از لینک زیر این کتاب را دریافت و مطالعه کنید: