کارآفرینان تازه کار چگونه شریک انتخاب کنند

در اوایل کسب و کار، کارآفرین ممکن است به دلیل انتخاب یک یا چند نفر به عنوان شریک، بر کسب و کار تازه ای که راه اندازی می کند، کنترل خوبی نداشته باشد. مثل خودم، شرکت اول را با شرکایی آغاز کردم که سهم مساوی با هم داشتیم.

شریک کردن اشخاص دیگر در کار جدید می‌تواند با توجه به نداشتن تجربیات و دارایی های مورد نیاز خیلی پسندیده باشد. شرکا استعداد های متفاوتی با هم دارند و در ناهمواری ها و مشکلات به همدیگر جرات و شهامت لازم می بخشند و یکی از بهترین همکاری ها و شراکت کار آفرینان ، همکاری بین یک کارآفرین ماهر و یک مخترع یا متخصص میباشد. بنابراین اگر یک کارآفرین ، با یک نفر که دانش فنی و تخصص لازم را دارد شراکت کند؛ این یک ترکیب عالی از شروع یک کسب و کار جدید و آن هم در سن جوانی می باشد؛ همانطوری که بسیاری از متخصصان فنی و مخترعمان برای کسب و کار به فروشنده حرفه ایی نیاز دارند .

شراکتی مفید برای کارآفرین

شراکت خوب هم میتواند کارآفرین را به سوی راه اندازی یک کسب و کار تازه سوق دهد. وجود شخصی دیگر در شروع کسب و کار برای کارآفرین چه بسا از نظر روانی بسیار مفید باشد. اگر در کسب و کار که راه اندازی می کنید جوان هستید و تازه میخواهید شروع کنید داشتن یک یا چند شریک که هر کدام در یک قسمت از کار مهارت داشته باشند از اهمیت فوق العاده ایی برخوردار میباشد. چرا که در کارهای جدید به توانایی بالا و کمک های قابل دسترسی زیادی نیاز خواهید داشت.

شریک برای کارآفرین

در دوره سخت ابتدای کار، کارآفرین اگر چند شریک متفاوت از خود داشته باشد، بهترین کمک به کارآفرین است. اگر کارآفرین در انتخاب شریک دقت کند، افرادی را که انتخاب می کند از نظر تحصیلات و تجارت متفاوت باشند بر آگاهی و پیشبرد کارآفرین بسیار موثر است. البته در مورد کارآفرینانی با تجربه و با سن بالا استثنایی وجود دارد. مثلا کارآفرین 40 ساله یا بیشتر سنی است که معجزه میکند بنابراین شاید یک کارآفرین با سابقه و سن زیاد امروز نیاز به شریک نداشته باشد.

پس اکنون که کسب و کارم راه کمال را طی میکند و از زمان رشد و بلوغ آن گذشته است، برای خودم نیاز به پیدا کردن شریک را حس نمیکنم، چرا که فکر با خودم اینطور فکر می کنم که «چرا شریک بگیرم؟ وقتی به آن نیاز ندارم». ولی اگر در اوایل کسب و کار شریکی نداشتم و آن تجربیات تلخ و شیرین را تجربه نکرده بودم اکنون من هم شاید در کسب و کارم باقی نمانده بودم تا یک کارآفرین کار کشته شوم و بتوانم روی پاهای خودم بایستم.

حقیقتی در مورد شراکت

معمولا در کشور ما ایران مشارکت ها به مرور زمان وارد مسیر جدایی می‌شود. آنها در بدو کار ، قوی پر انرژی و یاور همدیگر هستند ولی با رشد روز افزون کمپانی متاسفانه هرکدام سرمایه خود را در جاهای دیگر به تنهایی سرمایه گذاری می کنند و می خواهند مستقل شوند و شرکت اصلی که در روز اول با هم ایجاد کردند ، روز به روز ضعیف و ضعیف تر می شود. لذا نقاط ضعف بشری و نابرابری های قابل شهود، به تدریج یک کارآفرین را خسته میکند که این امر نهایتاً به تغییر صفوف به هم پیوسته شراکت و یا از هم پاشیدگی و در نهایت فسخ کامل قرارداد بین آنها می انجامد و با فسخ این شراکت، قید و بندها شکسته می‌شوند و بعد از این بعضی از افراد برایشان موقعیت هایی نو ایجاد می شود و به تبع، قدرت های بیشتری برای افرادی که در کسب و کار موفق تر بودن نصیبشان می گردد و افرادی که در شراکت کم کارتر و کم تلاش‌تر بوده‌اند از کسب و کار خارج می شوند.